سیاه ِ روشن

نگاهی روشن به تاریکی

سیاه ِ روشن

نگاهی روشن به تاریکی

زمان!

چون فکر میکنم صد سال دیگه زنده ام تو کارام از زمان کمک میگیرم. از همه بیشتر بهم کمک میکنه. همین باعث میشه سریع تصمیم گیری نکنم و به وجود اونور فرصت اتمام یا اصلاح بدم (بجای دوباره کاری) و برنامه هام میان مدت و بلند مدته....

ولی:
اکثراْ اینجوری نیستند برای همین هم شدم یه وزنه سنگین (عنصر مخالف) که باید منو دنبال خودشون بکشن. واقعاْ نمیدونم باید چیکار کنم. سریع تصمیم گیری کردن مستلزم وجود استعداد اجرای قاطع و صحیحه که بشه در صورت لزوم سریع تغییر روش داد. من اینکارو هم بلدم ولی درسته آدم تو یه گروه/جامعه اینجوری فکر کنه؟ فکر میکنم تک محوری بودن که ثمره اش تکرویه توهین به شعور اون گروه/جامعه است. باید گروهی تصمیم گرفت و گروهی کار کرد.

فقط میتونم بگم متاسفم که دوست داریم همه چیز رو خودمون تجربه کنیم. خودخواهیم و هیچ کس رو قبول نداریم. خیلی ها بخاطر چیزهای که ما داریم به زور تجربه میکنیم قبلاْ دهنشون.... شده. بعد ما از اون تجربه استفاده نمیکنیم. فرقمون با آمریکاییای جهان خوار و ‌ژاپنی های چشم بادومی و اینگلیسهای پدر سوخته همینه...


فقط درد دل بود
پایدار باشید
نظرات 9 + ارسال نظر
هاله دوشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1382 ساعت 10:24 ق.ظ http://haleh.net

چی بگم !

[ بدون نام ] دوشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1382 ساعت 11:24 ق.ظ

راست میگی چون فقط خودمون را قبول داریم .همش هم میگیم نه این فرق می کنه!راستی یک خط نوشتن سخت نیست ولی همون یک خط را پیدا کردن سخته! چون من فقط جمله هایی را می نویسم که حداقل خودمو کمی تکون بده!

دیبا دوشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1382 ساعت 11:27 ق.ظ http://quilt.persianblog.com

یادم رفت خودم را معرفی کنم.

یاسی دوشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1382 ساعت 01:47 ب.ظ

:)

مهناز سه‌شنبه 25 شهریور‌ماه سال 1382 ساعت 12:37 ق.ظ http://refigh-fabric.blogsky.com


اوه اوه انگلیس انگلیس ... اما من تجربه کردن رو به شخصه قبول دارم ... اما معلومه که وقتی شخص محور نباشه قضیه فرق میکنه...

پرشتوک سه‌شنبه 25 شهریور‌ماه سال 1382 ساعت 09:47 ب.ظ http://prushato.persianblog.com

....گل گفتی عزیز...

انیتا سه‌شنبه 25 شهریور‌ماه سال 1382 ساعت 09:49 ب.ظ http://paradox.blogsky.com

ااااا......... انگلیسی ها پدرسوخته بودن و ما هی انگلیسی خوندیییییییم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ :))
ببین ما تجربه های خودمون رو هم تکرار می کنیم چه برسه به تجربه های دیگران!!!

نگار چهارشنبه 26 شهریور‌ماه سال 1382 ساعت 08:36 ب.ظ http://neeggaar.blogsky.com

سلام
ممنونم که میای تو وبلاگمو امید بهم میدی . امیدوارم همیشه همینقدر خوشبین و امیدوار باشی

مریم دوشنبه 31 شهریور‌ماه سال 1382 ساعت 04:36 ب.ظ http://mary55.blogspot.com

سلام.اولین باره که براتون نظر میگذارم. می خواستم بگم ظاهرا توی یک جامعه زندگی می کنیم . وقتی تصمیم گیری میخواد صورت بگیره همیشه کسی هست که بهترین نظر رو میده در نهایت اونه که تصمیم می گیره. اگه به همین منوال طی بشه دیگه گروهی در کار نیست.
راستی کامنتهایی رو که برای دیگران می گذاری خیلی جالبه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد