سیاه ِ روشن

نگاهی روشن به تاریکی

سیاه ِ روشن

نگاهی روشن به تاریکی

میگن آپدیت کن... :(

فکر میکردم هیچ چیز نمیتونه تغییرم بده...

ازدواج هم که کردم فکر و ذکرم این بود که عوض نشم. ولی آدم عوض میشه. هر روز با دیروزش فرق میکنه و دلیلش هیچ چی نیست مگر اینکه اطلاعاتش و البته تجربه اش زیاد میشه.
وقتی میفهمین یه دوست خوبتون معتاده یا سرتونو فلان موقع کلاه گذاشته میتونین باهاش مثل قبل باشین؟ نه والله!!!

همیشه هم اینجوری نیست. سن آدم یا به عبارتی شاید حال و حوصله هم شرطه. وقتی خسته ام حوصله خیلی چیزایی رو که یه روزی براش میمردم رو ندارم...

در هر صورت داشتم نوشته های قدیمی ام رو میخوندم و دیدم که چقدر عوض شدم و این هجویات به ذهنم رسید...

...

پایدار باشید
 

نظرات 3 + ارسال نظر
ایمان شنبه 5 دی‌ماه سال 1383 ساعت 04:45 ب.ظ http://7day.blogsky.com

سلام
میدونی مولوی یه داستانی داره به اسم پند کلاه نمدی خلاصش اینه که اینهم بگزرد یا حق

سوسک شنبه 5 دی‌ماه سال 1383 ساعت 06:23 ب.ظ

Dear pooya: it's nice to see you 're back on board again -people change all the time, they betray you all the time :( but it's important for you and me to keep that precious gift of goddness inside
wish you the best :)

علی دوشنبه 7 دی‌ماه سال 1383 ساعت 06:40 ق.ظ http://aie.blogsky.com

سلام اره حق با تو هستش من خودم تو یه دو سال کلی دگرگون شدم و هنوز هم خیلی جا دارم امید وارم این دگر گونی ها مثبت باشه . یا حق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد