سیاه ِ روشن

نگاهی روشن به تاریکی

سیاه ِ روشن

نگاهی روشن به تاریکی

۱۸ تیر!

یک بار برای  هاله یک کامنت گذاشتم که آزادی بدون افسار بی بندو باری میاره و حالا هم میگم که حرکت بی رهبر نتیجش از هم پاشیدگیه و اگر هم نتیجه خوب بده  سبب هرج و مرج میشه.
هممون مشکل داریم همه ناراحتیم همه تحت فشاریم ولی قیمت آسودگی خاطرمون چقدره؟
یکی از راه های آزمایش یک طرح٫ شبیه سازیه. همین الآن فکر کنید که این حرکتی که شروع شده نتیجه مورد نظر مردمو بده. فکر میکنین چی میشه؟
حکومت سقوط میکنه. به طبع اول بازار تعطیل میشه و وزارتخونه ها بی صاحب میشن. چرا؟ چون رییس دولت نداریم. اونوقت آخر ماه حقوق معلمها و ارتشیها رو کی میده خدا عالمه. آهان همین ارتش رو ببینید بعد از این اتفاق قاعدتاْ اولین راه که به فکر آدما میرسه اینه که سپاه تو ارتش ادغام شه اونوقت واویلا!!!
بعدشم هنوز مملکت پر از مدعیای انقلاب ۵۷ و جنگه که قاعدتاْ مدعیای این حرکت هم اضافه میشن. مدعیایی که سر چهار راه هم به هم راه نمیدن و تا سرتو بجنبونی هزارجور سرتو کلاه میذارن. تازه تجربه انقلاب رو هم دارن و حالا میخوان سرشون کلاه نره. در ضمن ۸-۷ ساله یاد گرفتن که قانون را کاملاْ محقانه نقض کنن.
 لذا بعد از این شلوغ پلوغی ها یهو آمریکای فداکار و انگلیس از خود گذشته (الآن نمیدونم کدومشون ولی فکر میکنم انگلیس این وسط قشنگتر جوره)میان و یک جوری یک بابایی رو علم میکنن که بابا شما فلانی رو نمشناختین؟ ای بابا این از اون مبارزها بوده که در سال فلان بهمان کارو کرده و با دکتر مصدق آبگوشت میخورده و یک سری از کتابهای دکتر شریعتی رو هم اون نوشته!!! مردم هم که بی رهبرن میگن آخ جون خودشه......
البته این قصه ادامه داره که بی خیال. :((
انقلاب ایران ۲۰ سال طول کشید. اونهم با وجود حداقل ۶ حزب قدرتمند مخالف شاه اونوقت ما به حساب اینکه مردم ناراضیند میخوایم چی کار کنیم. زحمت بکشیم مملکت را آماده کنیم برای ورود انگلیسیا. اونایی که انقلابو یادشونه میفهمن من چی میگم. مردم دم در خونه همدیگه نفت میدادن. خودشونو واسه هم میکشتن و .... آیا مردم الآن اونجوری هستند؟
 لطفاْ خانومها و آقایون انقلابی که یک سناریوی قشنگ و با نتیجه بی یا کم هرج و مرج دارن بدن تا خود من ۱۸ تیر صبح ساعت ۴ از خونه بیام بیرون. (حتی یکی هم باشه قبوله!) 
در ضمن یک سر به آنیتا بزنید.
نظرات 9 + ارسال نظر
سپهر شنبه 31 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 12:23 ب.ظ http://namakdoon.blogsky.com

مرسی پویا جان ..واقعاٌ لذت بردم ...حرف دل من را زدی...ولی فکر نمیکنی دست روی دست گذاشتن نیز کار ی را ازپیش نمیبره...حرکت باید با شناخت هدف باشد...

سپهر جان من ۳۴ سالمه و یک پسر ۳ ساله دارم. با این خرابیهای فرهنگی و مملکتی سالها باید صبر کرد. شاید برای جوونها وقت باشه ولی من دارم به آسودگی بچه هامون فکر میکنم.
کاری رو که والدین ما نکردن.
موازنه منفی الآن جوابگوی مشکل ماست. طول میکشه ولی به حکومت فرصت اصلاح ریشه ای میده و مرگ و میر هم نداره.

هاله شنبه 31 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 12:45 ب.ظ http://haleh.blogsky.com

من تا حدی موفقم اما ... تاریخ شورشها و انقلابها همیشه نشون میده که همیشه یک موج به وجود مید.هر چند بی هدف و این جریان اونقدر ادامه پیدت میکنه تا مسیر اصلی خودشو پیدا کنه..احتمال خطا ، بیراهه رفتن .. درجا زدن و یا حذف شدن زیاده.... اما این استارت گاهی بی هدف خورده میشه و فقط انگیزه آدماست که مسیر رو طی میکنه نه هدفشون ! ... اما همیشه کسانی هستند که این وسط فنا میشن و هیچ چاره ای نیست !‌

هاله عزیزم
از بین رفتن تو این راه درست مثل اینکه بپری جلو قطار میمیری بدون هیچ نتیجه ای. من از مردن نمی ترسم. اونایی که برای هدفشون مردن هم همینو گفتن و پاش هم وایستادن. ولی هدفشون معلوم بود و میدونستن چی میخوان.
حرفت رو نقض نمیکنم چون تاریخ شاهدشه. ولی الآن برای این حرکت بدون هدف چی داری؟ اون که جزو تاریخ نیست.
هست؟

حمیدرزا شنبه 31 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 01:09 ب.ظ http://hamido.blogsky.net

آره - ولی آخرش چی تا کی از این موضوعا بترسیم و هیچی نگیم تو خودت میدونی که من اصلا اهل شلوغ بازی و ..... نیستم ولی بازم تو خوب میدونی که راحت زندگی کردنو چقدر دوست دارم و چقدر هم خوب بلدم با زندگی راه بیام
من و تو نه ولی یکی از ما گنده تر باید یه فکری به حالمون بکنه .

آدمهای گنده رو خودمون گنده میکنیم. فرق ما با هم اینه که تو خیلی چیزها رو ندیدی ولی من دیدم. من ۲ تا از دوستام تو جبهه کشته شدن. یکی رو اعدام کردند. خیلی هاشون هم از مملکت رفتن.
مطمئن باش همه این آدما از نظر ایده با هم متفاوت بودن. ولی من باهاشون وقت گذاشتم و قسمتی از زندگی من بودند.
یکیشون دانشجو پزشکی بود سال دوم که شهید شد. با هم برای کنکور درس میخوندیم.
اون یکی ۱۷ سالش بود که شهید شد. تو مدرسه پهلوی هم میشستیم و تو سر معلم گچ پرت میکردیم. یک روز تو خیابون اعلامیه اش رو به دیوار دیدم.
و......
من برام دیگه سخته کسایی که میتونن به پیشرفت این فرهنگ کمک کنن را مفت از دست بدیم.
اونوقت یکی مثل تو اینهمه حرف رو دیده میگه ترس!!
من نمی ترسم میخوام اگر کاری میکنم اقلاْ یه نتیجه ای داشته باشم.
فقط باید یه چیزی بگی....؟

فرناز شنبه 31 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 01:28 ب.ظ

:(

این چی بید؟

سپهر شنبه 31 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 03:52 ب.ظ http://namakdoon.blogsky.com

پویا ممنون از این که محبت کردی ... اگه دوست داشتی با هم تبادل لینک کنیم...خبرش را به من بده ...فعلاص با اجازه...

هاله شنبه 31 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 04:36 ب.ظ http://haleh.blogsky.com

همه چی جز تاریخه و این حرکت هم به نوعی جز ء تاریخ میشه..همون طور که ۱۸ تیر شد تاریخ !‌ ... بسیاری از آدما برای رفتارشون ، هدف دارن..یا حداقل فکر میکنن هدف دارن..اون چیزی که برای ما نامفهوم هدف افراد در یک حرکت گروهیه !! اونجاست که این هدفها به هم میریزه و ما فکر میکنیم که هدفی نیست ..یکی میخواد نوع دیگه زندگی رو تجربه کنه ..یکی میخواد آزادی و رفاه داشته باشه ...یکی میخواد حرف دلش رو بزنه..یکی کیخواد به رسمیت شناخته شه ..یکی میخواد فقط شولوغ کنه و دستی بر آتش داشته باشه و .. و .. و ...
اینجاست که ما نمیتونیم راه رو درست تشخیص بدیم..

مشکل منهم همینه عزیزم. ۱۸ تیر رو فرو کردند به تاریخ. همونجوری که ۲ خرداد شد و همونجوری که ۱۱ سپتامبر شد. این اتفاقهاییه که اصلاْ برای تاریخ شدن تولید میشه. یک اعتراض دانشجویی که در کره و حتی ترکیه ماهی چند بار بر علیه آمریکا بوجود میاد ولی تاریخ نمیشه. اونوقت یک حرکت دانشجویی بر علیه نظام اونهم به طرفداری از بسته شدن یک روزنامه جزو تاریخ میشه چون زبونم لال ضد آمریکایی نیست.
موضوع به این سادگی نیست. اینها تاریخ نیستند شرح وقایعه که به اسم تاریخ مهمش میکنن تا دل آدما خنک بشه و مثل سوپاپ فشار رو کم کنه.

[ بدون نام ] شنبه 31 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 05:06 ب.ظ

تاریخ یعنی همین وقایع .....

پس چرا همه اش ثبت نمیشه؟ بنابراین این وقایع از نظر ماهیت با هم متفاوتند.

آنیتا شنبه 31 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 10:55 ب.ظ http://paradox.blogsky.com

سلام عزیز
حرف دل منو زدی... آخ که من نمی فهمم اگه آزادی بدون آگاهی و شعور باشه اسمشو اینا می خوان چی بذارن و به چیش می خوان افتخار کنن؟! اصلن نگاه کن که همهی این اعتراضات به خاطر عدم رهبریت و برنامه ریزی درست و عدم یگانگی واقعی چه نمای گیجی پیدا کرده!؟!؟
راستی مرسی که منو معرفی کردی..
تا بعد

اسمش بی بندو باری عزیزم. نمای گیجش هم بخاطر گیج بودنشه و گیج بودنش هم برای اینه که هدایتش کردن به گیج بودن که پیش نره.
ممنونم به من سر زدی.

سیلوا شنبه 18 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 04:29 ق.ظ http://www.poromete.blogfa.com

سلام .. من هم مدت هاست دنبال کتابی یا سی دی از کیکاووس یاکیده می گردم ..... شما این کتاب رو از کجا تهیه کردید ؟؟؟؟ می تونید به من کمک کنید ؟؟؟ من منتظرم ...یا تو وبم بیایید یا آف بدید...ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد