سیاه ِ روشن

نگاهی روشن به تاریکی

سیاه ِ روشن

نگاهی روشن به تاریکی

نگاه به زندگی یا تحمل آدما!

وقتی آدما رو میبینم و بخصوص وقتی بهشون فکر میکنم میبینم چقدر تو زندگیم نقش دارن...

مثلاْ تو چهار راه همه تو یه خط واستادن که یه الاغ با انحراف به چپ میره جلو ده تا گوسفندم از هول اینکه ازحقشون جا نمونن ترکمون میزنن تو قانون و حقوق بنده و شما...
 حالا من معمولاْ با یه فحش از نزدیکترینشون پذیرایی میکردم که ایشان هم بنده رو در حالت ایده آل با یک فحش جانانه ناموسی که آویزون به یه دلیل احمقانه برای کارش بود مقابل به مثل مینمودند...
عیال من که بسیار روشنفکره میگه: آخه چند نفرو میخوای تربیت کنی؟ اصلاْ چند نفرو میتونی تربیت کنی مینی ماینر!!!

راه حل ها
۱- در حالت معمول رانندگی نمیکنم. ( به این میگن حذف مسئله به دلیل بی عرضگی در حلش!)
۲- بی تفاوت میشینم و در این موارد کاملاْ بی احساس برخورد میکنم ( این راه برای جلوگیری از بروز اعصاب زدگی /تراکنشهای اجتماعی و ضرب و شتم طراحی شده)
۳- در موارد مشابه که با پیش زمینه ناراحتی از مسئله دیگری همزمان میشه روش حمله مستقیم و درگیری لفظی که با هدف درگیری فیزیکی بروز میکنه انتقام ملت شریف رو میگیرم (با استفاده از این روش کاهش مشهودی در عقده های کاری/ اجتماعی و خانوادگی مشاهده میشه که به سر و صورت زخمی و پارگی پیراهن می ارزه!! البته استفاده از این روش جلوی کوچولوهای عزیز پیشنهاد نمیشه...)

نتیجه اخلاقی 
آدمایی که حتی تا آخر عمر ممکنه یه بار ببینیمشون چه اثراتی در زندگیمون دارن چه برسه به آشناها و کسایی که به خوبی یا بدیمون فکر میکنن و میتونن انگولک مثبت یا منفیمون کنن!!!
بهتره که برای آدما ارزش قائل بشیم تا برامون ارزش و احترام قائل بشن و کم سربه سرمون بزارن. البته واقعاْ همهء آدما ارزششو دارن که امتحان بشن و اکثر مواقع جواب مثبت میدن چون معمولاْ همه منتظریم اول دیگران قدم بردارن .......

پایدار باشید


در حاشیه:
بنده به دلیل سفر خارج مدتی در خدمتتون نبودم ( مثه سگ دروغ میگم!!!)  که پوزش میخوام

گم شده بودم!!

وقتی تو دریا داری دست و پا میزنی یه وقت به خودت میای که میبینی از اونجایی که وارد آب شدی خیلی دوری. میدونی زندگی دقیقاْ همینجوریه!! مملو از موجها و جریانهاییه که روت تاثیر میزاره و نمیبینشون.
من این وبلاگو به اسم سیاهِ روشن درستش کردم که بگم بابا دنیا قشنگه تو سیاهیش هم میشه روشنی دید. اما...

هاله همیشه یه چیزایی رو میبینه که اسمش واقعیته. کاری ندارم که برخوردش با واقعیت چیه ولی این خواهر کوچیکم این خاصیت رو داره...

آره من خودمو گم کردم دو روزه دارم راجع بهش فکر میکنم و حالا میفهمم زندگی واقعاْ قشنگه و بزرگترین حسنش اینه که نمک نشناس نیست!!! اگر احترامش رو نگه داری چنان بهت حال میده که کم میاری...
اتفاقات اخیر زندگیتو مرور کن. مثلاْ بشین همین الآن آرشیو نوشته هاتو ورق بزن. ببین اونجاهایی که حالت بده همه چی خرابه. با دوستت با خانواده ات. با راننده تاکسی. با بقال. و حتی اخبار تلویزیون مشکل داری.
یه وقتم که حالت خوبه میگی بابا یارو حالا آدم کشته، جنایت که نکرده!!!!!

من بدون موبایل و اینترنت بزرگ شدم و این چیزا تازگیا وارد زندگیم شدند واسه همین آدما خیلی برام مهمند. شاید دلیلش اینه که توقعم از زندگی زیاد شده...

باید دیدت رو به زندگی عوض کنی اونوقت همیشه خوشحالی.
چشم هاله خانم. پیغام دریافت شد...

پایدار باشید

اگر آدم این دنیا رو دوست داشت وقتی بدنیا میومد گریه نمیکرد