سیاه ِ روشن

نگاهی روشن به تاریکی

سیاه ِ روشن

نگاهی روشن به تاریکی

بی خیالی یا ....؟

نسخه اول فیلم Time Machine که مربوط به دهه ۶۰ آمریکاست :

یک دانشمند در اواخر قرن ۱۹ یک دستگاه زمان اختراع میکنه..... وقتی که حدود چند صد قرن به جلو میره با یک گروه آدم برخورد میکنه، اینقدر بیخیال که حتی یکیشون میفته تو رودخونه حال ندارن بهش کمک کمک کنن. این آدمها راحت زندگی میکنن. آروم و با فکر راحت! 
اما یک هیولاهایی بودن که روزی یک دفعه میومدن چند تا از آدمای قصه رو میبردن و میخوردن. اصل داستان اینه که وقتی هیولاها میرفتن همه خوشحال بودن که اونا هنوز زنده اند. و این آدمها اصلاْ نمیدونستن که میشه حتی فرار کرد....

واین بود قصه امروز ما 

خوب در خواب باشید و پایدار! 

اه!

یه Email برای من فرستادن از صحنه های تجاوز آمریکاییها به دخترهای عراقی و توش گفتن که ببینید این  آمریکای پدر سوخته ......

بابا اینا همون عراقیهایی هستن که باعث شدن مملکت ما به این روز بیفته. جوونهامونو ازمون گرفتن، یک عالمه مدعی در قالبهای مختلف ایجاد کردن و چند صد میلیارد دلار مملکتو عقب انداختن. البته خوب بگذریم که واسه دخترهای ایرانی قرآن میخوندن و با مراسم خاصی میفرستادنشون به ایران!!!!!!!!!!!!!!!!!!

بخدا از خریت بعضی ها میخوام گریه کنم. واقعاْ بغضم گرفته ولی از عصبانیت. من یکی از ضد آمریکایی ترین ایرانیهایی هستم که میتونید تصور کنید. ولی قبل از همه چیز ایرانیم


پایدار باشید

روز خوب، روز بد!


از  یه فیلم قدیمی یه جمله اش یادم مونده! (بایه کم تغییرD:):

امروز اولین روز از بقیه زندگی منه

پایدار باشید