دلم میخواست یه خیابون داشتم...
براش درختای بلند میخریدم...
با دو تا جوب آب...
یکی اینور...
یکی اونور...
خیابونو میذاشتم بین خودمو خودت...
اونوقت هر وقت میخواستم میومدم پیشت...
.............................................................
دلم میخواست یه چهار راه داشتم...
با یه چراغ راهنمایی چشمک زن...
میذاشتمش وسطای خیابونم...
اونوقت هر وقت دوستت نداشتم...
سر چهار راه میپیچیدم اونوری...
............................................................
منکه همیشه دوستت دارم...
پس چهار راه نمیخوام...
جاش برا خیابونم یه پارک میخرم...
با یه استخر و دو تا قو...
اونوقتی که نیستی...
میشینم روبروی استخر...
و بهت فکر میکنم ...
.........................................................
اصلاْ وقتی تو رو دارم...
چرا چیزی بخوام؟