سیاه ِ روشن

نگاهی روشن به تاریکی

سیاه ِ روشن

نگاهی روشن به تاریکی

جنس عشق

اشک میبارد
از لابلای ترک های دل
به جنس عشق
پنداری تمامی ندارد
رگبار کوبش بیرحم آسیب یار
به نیت شوم شکاندن دل
میسازمش به یکباره دل را
و
بازهم هدیه اش خواهم داد به او
مثل کودکی به بازی خواهد گرفت
و من سرخوش از آلایش دوباره دل
ترک ها را خواهم شمرد
و
غسل میدهم دل را در زیر
بارش غم از لابلای ترک ها
نمیشکنم
من از جنس عشقم

 

پایدار باشید

نظرات 1 + ارسال نظر
سوسک پنج‌شنبه 22 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 09:22 ب.ظ

بسیار زیبا بود!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد