سیاه ِ روشن

نگاهی روشن به تاریکی

سیاه ِ روشن

نگاهی روشن به تاریکی

تو خیابون

صبح تو خیابون دعوام شد.

پیچید جلوم. رفتم کنارش گفتم .... اونم گفت ..... بعد من گفتم ..... اونم گفت .... بعد که من بهش گفتم ..... اون گفت حالا من پیچیدم جلوت چی شد کشتی ات غرق شد؟؟
بعد من نگاش کردم ..............................

باید چکار کرد از خودم بدم اومد. چرا همه از همه بدشون میاد؟

کمک
نظرات 5 + ارسال نظر
حمیدرضا پنج‌شنبه 1 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 10:47 ق.ظ http://www.digitallie.com

چاکریم آقا پویا !!!
خوش اومدی

ياسی پنج‌شنبه 1 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 12:41 ب.ظ

:) همه از هم بدشون نمياد فقط يه کم بد شانسی آوردی

دانيال پنج‌شنبه 1 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 10:20 ب.ظ http://57.blogsky.com

سلام
دوست عزيز چينی ها يک ضربالمثل خوب دارند:
يک سفر ۱۰۰۰۰ کيلومتری از يک قدم ساده شروع می شود.
موفق باشی

سلام
ممنونم. من ۳۴ سالمه. خیلی عوض شدن برام سخته ولی باید عوض شد. اونم با همون روش چینی

بازم ممنون

هاله شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 09:37 ق.ظ http://haleh.blogsky.com

حیف که تا الان به استعدادتون توجه نشده ..... :))

خوب میپرسیدی

فرزانه شنبه 17 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 11:45 ق.ظ

آقا پویا خسته نباشی مرسی
من و دختر خاله ام خیلی دنبال کتاب آقا کیکاوس هستیم و بودیم
لطفا اگر گیر آوردید به من هم خبر بدهید از کجا می توانم پیدا کنم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد