سیاه ِ روشن

نگاهی روشن به تاریکی

سیاه ِ روشن

نگاهی روشن به تاریکی

برداشت اشتباه از زندگی یا لجنخواری...

 

به یکی گفتم که روحم از جنس خودم نیست فکر کنم باید یک روح جسور پیدا کنم!!!!

بهم چواب داد که ای بدبخت درستش اونه تو از جنس روحت نیستی...

 

فکر میکنم یه جورایی باید نگرشم رو به دنیا بازنگری کنم چون وابستگی به دنیا ثمره ای جز لجنخواری نداره

 

عموی خدابیامرزم میگفت باید بهشتی* فکر کرد

 

* بهشتی به معنی ساکن بهشت است به اون شهید ربطی نداره!!!

 

پایدار باشید

نظرات 4 + ارسال نظر
مهناز دوشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 03:45 ب.ظ

۱-مشکل تو اینه که فکر می کنی هیچ کس از جنس تو نیست.
۲-همه آدما یه جورایی به دنیا وابستگی دارند و وابستگی به دنیا اصلا اینجوری که می گی بد نیست.
۳-عموی خدابیامرزتون هم خدا رحمتش کنه درست می گفته..

۱۹آبان سه‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 01:45 ب.ظ http://19aban.blogspot.com

سام علیک
من فک کنم که تو هم روحت عوض شده هم جسمت

ری سه‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 11:17 ب.ظ

چه لجننخواری و چه شرابخواری... خوشحالم که یادی از عموی خدابیامرزت کردی.

هاله چهارشنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 10:47 ق.ظ http://haleh.blogsky.com

بحث اینجاست که روح هیچ کسی از جنس خودش نیست ! خود آدما آمیزه ای از ماده و انرژیه .... و اووووووه .مجموعه از تفکرات و احساسات عجیب غریب ....روح همه آدمها بنا به شرایط جلوتر یا عقب تر از خودشون و گاهی چپ یا راست آدم حرکت میکنه....مثل سایه آدمها .....که گاهی بلندتر و گاهی کوتاهتر از آدماست......

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد