-
پولداری یا پوشش نفس؟
شنبه 5 مهرماه سال 1382 11:46
یه روزایی یادمه بحث روز بخصوص انشاهای مدارس این بود: « علم بهتر است یا ثروت؟ » حالا بعد از این همه سال میگم این سوال مثل اینه که بپرسی :« عشق بهتره یا شهوت؟» ما که نفهمیدیم این حق چیه آخر؟؟؟؟ پایدار باشید
-
کنترل!!
دوشنبه 31 شهریورماه سال 1382 10:39
تو زندگیم اینقدر عصبانی نبودم... آدمای پولدار همه مثل همند. باز هم یک تجربه جدید... ولی ... پایدار باشید
-
سالی یکبار!
یکشنبه 30 شهریورماه سال 1382 10:12
تولدم مبارک!!
-
انجمن فلاسفه!! و فرار از اشتباهات...
پنجشنبه 27 شهریورماه سال 1382 12:40
دوستای عزیزم آنیتا و پرشتوک مبحثی رو در خصوص وجود خلقت و عدل خدا بیان کرده بودند که چون نتونستم کامنت بزارم و مبحث جالبی هم هست همینجا مینویسم. ابتدا در خصوص نا امیدی: آدم فروشی، خودفروشی (فکری نه جنسی!)، اعتیاد و.... ثمره نا امیدیه . بحث های عدل خداوند یا بهتر بگم نا عدلی خدا فقط مال کساییه که فلسفه رو درک میکنن. فکر...
-
زمان!
دوشنبه 24 شهریورماه سال 1382 09:58
چون فکر میکنم صد سال دیگه زنده ام تو کارام از زمان کمک میگیرم. از همه بیشتر بهم کمک میکنه. همین باعث میشه سریع تصمیم گیری نکنم و به وجود اونور فرصت اتمام یا اصلاح بدم (بجای دوباره کاری) و برنامه هام میان مدت و بلند مدته.... ولی: اکثراْ اینجوری نیستند برای همین هم شدم یه وزنه سنگین (عنصر مخالف) که باید منو دنبال خودشون...
-
خوشبختی!
یکشنبه 23 شهریورماه سال 1382 12:42
یه فیلم دیشب دیدم به اسم As good as it gets معنی فارسی اش راستش نمیدونم چه جوری میشه ولی فکر کنم منظورش مثبت اندیشیدن و گرفتن چیزای خوب از زندگیه!؟ حالا میخوام اینو بگم که یارو به جک نیکلسون گفت: تو خیلی خوشبختی. چون میدونی کیو میخوای!! راستش همون موقع فکر کردم که آدم چه موقع خوشبخته؟ چیزایی که برای من مهمه و منو...
-
حالا کامنت بزارین!!
سهشنبه 18 شهریورماه سال 1382 18:38
آقا دمتون گرم دلم براتون تنگ شده بود. میشه یه چیزی برام بنویسین؟
-
آگه میشد... چی میشد
شنبه 15 شهریورماه سال 1382 21:22
داشتم فکر میکردم اگر آدما از نگاه هم میتونستن فکر همدیگرو بخونن چی میشد. فکرشو بکن از یکی بدت میاد بعد یه قرارداد صد میلیونی هم به یارو وابسته است. اوخ اوخ اخراج شدی.... یا از یکی خوشت میاد روت نمیشه بگی. چقدر راحت میشی؟ اصلاْاگر اونجوری بود که اینجوری نمیشد آدما دیگه چیزی رو از هم پنهون نمیکردن و دیگه به نگاه...
-
آرزو
سهشنبه 4 شهریورماه سال 1382 09:55
دلم میخواست...... نمیدونم کدومو بگم!
-
بلاگ اسکای بی معرفت!
یکشنبه 2 شهریورماه سال 1382 09:36
اگر تا آخر هفته این بلاگ اسکای درست نشه..... پس کی درست میشه؟
-
فرصت!
شنبه 1 شهریورماه سال 1382 10:00
چرا چشمامو رو ی هم بزارم... وقتی که فرصت اون دیدن تو خیلی کمه؟!!!
-
نگاه
سهشنبه 28 مردادماه سال 1382 20:03
قوی ترین سلاح آدمای بی اسلحه زبونشونه.... قوی ترین زبون آدمای بی زبون نگاهشونه....
-
فشار !!!!!
یکشنبه 26 مردادماه سال 1382 21:25
الآن فکر کردم بی مصرف ترین آدم روی زمینم! خیلی وقت بود اینجوری نشده بودم. خدا هم گیر داده به من!! این همه آدم رو زمینه. پولدار، ناقص، سیاسی، خلافکار، خوش اخلاق، ورزشکار، احمق، خسیس، دیونه،بودایی..... بدیش اینه نمیتونم بریزم بیرون. خسته ام. حیف که کامنت ندارم. بهتون احتیاج داشتم. ولی فردا بهتر میشم. باید فکر کنم. نه به...
-
عحب روزیه امروز!!
سهشنبه 21 مردادماه سال 1382 12:20
آقا امروز حرف ندارم. یعنی خیلی باحالم!! راستی آدیاباتیک روش درست کردن کامنت رو تو وبلاگش نوشته ولی باید یه کم بگردین. البته من خودم راستش سفادشو بلد نبیدم بالا افتادن --> هاله هر وقت میرسم به آخر حرفات اولش یادم رفته. اینقدر که اینور اونور میری معمولاْ گم میشی بعد هم میری تو لاک گوه مرغی (Chiken shit style). سعی کن...
-
وفا داری!
یکشنبه 19 مردادماه سال 1382 19:51
یکی از دوستای سایبری بنده که خیلی هم دوسش دارم به من میگه تا کامنتای اینور درست شه یه جای دیگه بنویسم. راستش منطقیه ولی من اصولاْ دوست دارم احترام چیزهایی که انتخاب میکنم رو نگه دارم و بهشون وفا دار بمونم. حرفم هم اینه که بابا نامردیه تو وقت خوشی و راحتی باهاشم تا یک مشکل پیش بیاد خدافظ شما؟!!! بیاین تمرین کنیم...
-
بی خیال کامنت؟
سهشنبه 14 مردادماه سال 1382 15:48
اینقدر این کامنت مهمه؟ تقریباْ همه کم کارند!! اونهایی هم که مینویسند باز تقریباْ همشون بی تفاوت مینویسند. آقا چرا سر تکون میدی؟ نوشته های خودتو با دو هفته پیش مقایسه کن اونوقت .... من که کار خودمو میکنم. مهم اینه که مشکلم رو با این مرداب دیجیتالی حل کردم!! Digital Lie --> حمیدو بعد بگو چرا نمی آی... مرد!! پاهای...
-
مایکل جکسون
یکشنبه 12 مردادماه سال 1382 12:03
امروز داشتم فکر میکردم این سیاهِ روشن همون مایکل جکسون معروفه!!! تا هفته دیگه خیلی سرم شلوغه به قول پاهای کثیف (مهناز) دارم پوست میندازم. خدا به داد برسه... بالا افتادن --> هاله نمیدونم چرا ولی منم از صبح ساعت ۶ پاشدم و احساس میکنم میتونم لی لی تا شاه عبدالعظیم برم!!! ولی اولین روز از باقی زندگیم نیست چون چند تا...
-
کامنت ها!
دوشنبه 6 مردادماه سال 1382 17:09
بالا افتادن --> هاله چشمت روشن ولی کفشت خیلی زشته Digital Lie --> حمیدو بالاخره اینترنتش چند مگاگیگ بود؟ پاهای کثیف --> مهناز بابا تو چرا اینقدر سخت میگیری. پوست انداختن دوره نقاهت دردناک و سختی داره ولی بعدش تازگی و زیبایی و ... داره. سالگرد فوت پدرت هم ..... مطمئن باش ازت راضیه چون مامانت رو خیلی دوست داری....
-
مثل نیاکان .... !
شنبه 4 مردادماه سال 1382 15:51
دو هفته از کامنت خبری نیست. به قول فرنگیا! Oh Shit به نظر میاد ایمن ترین روش ارتباط با دوستان استفاده از دوده. لذا از دوستانی که از ۱۵۰ کیلومتر دورترند پوزش طلبیده و امیدوارم هر چه زودتر کبوترهای نامه رسان ما که از ژاپن رسیده و تو گمرک گیر کرده ترخیص بشه. آخ جون حالاگرون میشن ما هم نیسان ماکسیما سوار میشیم!! همواره...
-
شخصیت یا هویت
سهشنبه 31 تیرماه سال 1382 09:52
یه روز نشسته بودم داشتم با خودم غیبت یه بابایی رو میکردم. گفتم عجب بی شخصیته!! بعد به خودم گفتم این بابا همش میخواد ادای اون چیزی رو در بیاره که نیست پس بی هوتیه. حالا.... اگه یه ماشین رو در نظر بگیریم که مینی ماینره (قابل توجه بعضیها!!) بعد براش کارت بنز بگیرن. این میشه هویت قلابی! بعد یه مینی مانیر دیگه هم هست که...
-
دشمن آدم خود آدمه (;
دوشنبه 23 تیرماه سال 1382 13:21
سلام دقت کردید همیشه آدم دنبال دوست میگرده؟ یه عنصری تو زندگی که پیدا کردنش مثل خواستگاری رفتنه !!!! نکته اینه که دوست چه خوب چه بد آدم رو متحول میکنه و به نظر من ارتقاء میده. (حتی اگر معتاد کنه!) اما دشمن !!!!!!!!!!!!!!!!!! بودنش خوار و مادر آدمو ..... چرا یه وقتایی از زندگیمون رو صرف شناسایی دشمنا نکنیم؟ فکر نمیکنید...
-
دوست یعنی کی؟!! قسمت سوم
پنجشنبه 19 تیرماه سال 1382 17:41
سلام برو بچ!! با همه تفاسیر مختلف از دوستی که سر منشاء عشقه فکر میکنید که اگر کسی رو به عنوان دوست قبول کردید تا کجا باهاش میاین. چه قیمتی براش میذارین و راحت بگم چند میفروشینش؟ یه چیزی رو بگم. موقعی که از آدما متوقع میشیم همه چی یادمون میره. تمام ساعات خوب یا بدی که با دوستمون گذروندیم و این رابطه را ارزشمند کرده رو...
-
دوست یعنی کی؟!! قسمت دوم
دوشنبه 16 تیرماه سال 1382 11:04
چون نهالی سست می لرزد روحم از سرمای تنهایی می خزد در در ظلمت قلبم وحشت دنیای تنهایی . دیگرم گرمی نمی بخشی عشق ای خورشید یخ بسته سینه ام صحرای نومیدی ست .... خسته ام از عشق هم خسته .. اقتباس از "گلسا " ۱۱/۴/۸۲ پایدار باشید
-
دوست یعنی کی؟!! قسمت اول
یکشنبه 15 تیرماه سال 1382 16:38
تا حالا فکر کردین کی دوستتونه؟ یه وقتهایی کسایی که دوستتونن آزردتون میکنن. مثلاْ یه چیزی میگن که تا فی خالدونتون میسوزه یا یهو با یکی از دوستای مشترکتون خیلی قاطی میشه یا..... فکر کردین که حقتون تو دوستی با آدما چقدره؟ یا آیا همون اندازه که از دوستتون توقع دارین اجازه متوقع بودن اونو بهش میدین. از همه مهمتر هیچوقت فکر...
-
بی خیالی یا ....؟
پنجشنبه 12 تیرماه سال 1382 13:10
نسخه اول فیلم Time Machine که مربوط به دهه ۶۰ آمریکاست : یک دانشمند در اواخر قرن ۱۹ یک دستگاه زمان اختراع میکنه..... وقتی که حدود چند صد قرن به جلو میره با یک گروه آدم برخورد میکنه، اینقدر بیخیال که حتی یکیشون میفته تو رودخونه حال ندارن بهش کمک کمک کنن. این آدمها راحت زندگی میکنن. آروم و با فکر راحت! اما یک هیولاهایی...
-
اه!
چهارشنبه 11 تیرماه سال 1382 11:18
یه Email برای من فرستادن از صحنه های تجاوز آمریکاییها به دخترهای عراقی و توش گفتن که ببینید این آمریکای پدر سوخته ...... بابا اینا همون عراقیهایی هستن که باعث شدن مملکت ما به این روز بیفته. جوونهامونو ازمون گرفتن، یک عالمه مدعی در قالبهای مختلف ایجاد کردن و چند صد میلیارد دلار مملکتو عقب انداختن. البته خوب بگذریم که...
-
روز خوب، روز بد!
سهشنبه 10 تیرماه سال 1382 10:08
از یه فیلم قدیمی یه جمله اش یادم مونده! (بایه کم تغییرD:): امروز اولین روز از بقیه زندگی منه پایدار باشید
-
راه زندگی اینه!
شنبه 7 تیرماه سال 1382 09:56
باید بلند آواز خواند.... انگار هیچ مشکلی وجود نداره باید رقصید.... انگار هیچکس آدمو نمیبینه و باید عشق ورزید.... انگار که هیچوقت آزرده نخواهی شد ولی وقتی میتونی اینجوری زندگی کنی که این کارها رو از ته دلت انجام بدی پاینده باشید
-
مخابرات!
چهارشنبه 4 تیرماه سال 1382 13:35
این اتفاق دیروز برام حادث شد!!! خواستم یک پیش شماره اداره دولتی رو ببینم مربوط به کدوم مرکز مخابرته. پس شروع کردم: زنگ زدم ۱۱۸ -[صدای خانومانه بی احساس] راهنمای ۱۳۵ (عدد الکی است) بفرمایییییییید. -[صدای یه خانوم هول] بل. +خانوم سلام عرض میکنم میخواستم ببینم پیش شماره ... مربوط به کدوم مرکزه. -ها؟ +خانوم سلام عرض میکنم...
-
راه !
دوشنبه 2 تیرماه سال 1382 11:23
سلام راستش طاقت نیاوردم ۲۴ ساعت دیگه صبر کنم. با مثبت اندیشی و صبر میشه همه چیز رو مطابق میل متحول کرد. بی گدار به آب زدن بجای تقویت اندیشه و انتقام بجای بازسازی اندیشه مخالفان نتیجه ای بجز اضمحلال و تحلیل قوا نداره ... و اما رهبری و هدایت چیزی نیست که آدم انتظار داشته باشه با شعار سبز بشه. یک گروه باید اهداف رو مدون...